فرق تشیع
فِرَق تشیع شاخههای مختلف شیعیان که علی رغم باور به امامت بلافصل علی بن ابی طالب(ع)، در برخی باورهای دیگر از جمله شمار امامان معصوم با یکدیگر اختلاف دارند. امامیه، زیدیه و اسماعیلیه از مهمترین فرقههای شیعیاند. برخی منابع، کیسانیه و گروههای غلات را نیز به شیعه نسبت دادهاند. پس از فرقههای گفتهشده، واقفیه و شیخیه نیز دارای اهمیتاند.
عوامل شکل گیری فرقههای متعدد
درباره علل انشعاب شیعه عوامل متعدد سیاسی، جغرافیایی، اقتصادی و جز آن را میتوان بر شمرد. مهمترین موضوع محل اختلاف که زمینه انشعابهای جدید را در میان شیعیان پدید آورد، سلسله امامان و چگونگی انتقال امامت و تعیین امام بعدی بود. عواملی که در شاخه شاخه شدن تشیع از اهمیت بیشتری برخوردار است عبارتند از:
- انشعابات حاصل از اختلاف بر سر تشخیص مصداق امام؛ مانند گرویدن برخی به محمد بن حنفیه، پس از شهادت برادرش حسین بن علی (ع) یا اعتقاد به امامت محمد بن اسماعیل پس از فوت پدر بزرگش امام صادق(ع).
- رسوخ عقیده غلو در میان شیعیان؛ مانند فرقه نصیریه که به الوهیت علی(ع) روی آوردند.
- اعتقاد به مهدویت، و اشتباه بر سر تعیین مصداق مهدی(عج)؛ مانند واقفه که پس از شهادت امام کاظم(ع) به مهدویت آن حضرت معتقد شدند.
مهمترین فرقهها
"در فاصله میان قیام مختار تا شهادت امام صادق (ع) یعنی حدود هشت دهه، عملا شاخههای مهم شیعه رخ نمودند و فرقههای کوچکتر نیز از همین شاخههای اصلی سرچشمه گرفت." ملطی در التنبیه و الرد، فرقههای شیعه را هجده مورد میداند و اشعری در مقالات الاسلامیین شیعه را به سه شاخه اصلی غالیان، رافضه (امامیه) و زیدیه، تقسیم کرده و کیسانیه را از فرقههای امامیه به حساب میآورد.
بر مبنای مطالب ذکر شده در کتاب فرق الشیعه نوبختی شاخههای اصلی شیعه به صورت ذیل پدید آمدهاند:
- پس از رحلت پیامبر(ص)
- قائلین به امامت امام علی(ع) به عنوان امام مفترض الطاعه و منصوب از طرف خدا
- قائلین به امامت امام علی(ع) چون اولای بر دیگران به امامت پس از پیامبر(ص) است
- اعتقاد به برتری امام علی(ع) بر دیگران و عدم جواز تقدم کسی بر او در امامت
- پس از شهادت امام علی(ع)
- معتقدین به امامت امام حسن(ع) سپس امام حسین(ع) و سپس امام سجاد(ع)
- غلات شیعه که علی(ع) را زنده پنداشتند (آنان که در مدائن بودند)
- کیسانیه: قائلین به امامت و مهدویت محمد بن حنفیه
- برخی مستقیما پس از امام علی(ع) به این امر معتقد شدند
- برخی پس از شهادت امام حسین(ع)
- پس از شهادت امام سجاد(ع)
- قائلین به امامت ابوجعفر محمد بن علی الباقر(ع)
- قائلین به امامت زید بن علی، که معتقد شدند هر علوی که قیام کرد امام است.
- پس از شهادت امام باقر(ع)
- قائلین به امامت ابوعبدالله جعفر بن محمد الصادق(ع)
- قائلین به امامت محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن(ع) که از او با عنوان نفس زکیه یاد میشود و حتی مهدویت او
- پس از شهادت امام صادق(ع)
- قائلین به امامت موسی بن جعفر(ع)
- قائلین به امامت اسماعیل که پیش از وفات پدر درگذشت، و از این رو آنان معتقد شدند امامت به محمد بن اسماعیل رسیده است.
- قائلین به مهدویت و زنده بودن امام صادق(ع) که ناووسیه نامیده میشوند.
- قائلین به امامت محمد بن جعفر الصادق(ع)
- قائلین به امامت عبدالله بن جعفر مشهور به عبدالله افطح که فرقه فطحیه خوانده میشوند.
- پس از شهادت امام کاظم(ع)
- قائلین به امامت علی بن موسی الرضا(ع)
- قائلین به مهدویت و زنده بودن موسی بن جعفر(ع) که از آنها به واقفیه یاد میشود.
- پس از شهادت امام رضا(ع)
- قائلین به امامت محمد بن علی بن موسی الرضا(ع)
- قائلین به امامت احمد بن موسی
- بازگشت عدهای به عقیده واقفه
- پس از شهادت امام جواد(ع)
- قائلین به امامت علی بن محمد الهادی(ع)
- اندکی به امامت موسی بن محمد معتقد شدند که به سرعت از آن بازگشتند.
- پس از شهادت امام هادی(ع)
- قائلین به امامت حسن بن علی بن محمد(ع)
- عدهای از غلات، پیرو محمد بن نصیر نمیری شدند.
- قائلین به امامت و مهدویت محمد بن علی الهادی که در زمان پدر درگذشته بود.
- پس از شهادت امام حسن عسکری(ع)
- قائلین به مهدویت فرزند امام حسن عسکری
- قائلین به مهدویت امام حسن عسکری
- قائلین به امامت جعفربن علی الهادی(ع)
- برخی فرقههای بسیار کوچک دیگر
فرقههای از بین رفته
کیسانیه
کیسانیه، پیروان مختار بن ابوعبید ثقفی هستند که به یاری وی، از قاتلان حسین بن علی(ع) انتقام گرفتند. در برخی منابع فرق آمده، آنان، بعد از حسین بن علی(ع) به امامت محمد حنفیه معتقد شدند. کیسانیه در تفسیر آیه «والتین و الزیتون و طور سینین و هذا البلد الامین» میگفتند: کلمات این آیه بیانگر رموزی است، از جمله این که تین، علی است، زیتون حسن، طور سینین حسین و بلد الامین محمد حنفیه. به اعتقاد ابوزهره، نظریات کیسانیان آمیخته به آرای فلسفی است. آنان به بداء، تناسخ، این که هرچیزی دارای ظاهر و باطنی است، جمع شدن حکمتها و اسرار عالم در انسان و علم علی(ع) به این اسرار و حکم و... معتقدند. برای کیسانیه در سرزمینهای اسلامی تابعینی ذکر نشده است.
فرقههای باقیمانده
زیدیه
یکی از فرق معروف شیعه هستند که قائلند پس از علی بن حسین، پسرش زید امام است. این فرقه در آغازین سالهای سده دوم هجری/هشتم میلادی از بدنه عمومی شیعه جدا شد و در برابر دیگر شیعیان قرار گرفت.زید، مردم را به تبعیت از کتاب و سنت و جهاد با ستمگران و حمایت از محرومان و اعطای به مستضعفان دعوت میکرد و درباره غنایم جنگی میگفت: باید به عدالت قسمت شود و در رد مظالم اصرار فراوان داشت. این فرقه از دیگر فرق شیعه به تسنن نزدیکترند.
برخی معتقدات
از قدیمیترین کتابهای زیدیه در فقه، کتب مجموع الحدیث و مجموع الفقه است که این دو مجموعه را روی هم مجموع الکبیر هم نامیدهاند.. نگفتن حی علی خیر العمل در اذان، جواز مسح علی الخفین، قائل نبودن به متعه و جواز خوردن ذبح اهل کتاب از معتقدات فقهی زیدیه است. آنان امر به معروف و نهی از منکر را واجب میدانند و بر پایه این اعتقاد هجرت از سرزمینی که مردمش به گناه تظاهر میکنند به جایی که در آن گناه نباشد را واجب میدانند. زیدیه در استنباط احکام شرعی، مانند ابوحنیفه اخذ به قیاس میکنند. این فرقه، اساس آراء شرعی را بر اجماع علمای امت اسلام میدانند.
زیدیه در حسن و قبح، معتزلی مذهبند. شهرستانی علت این گرایش را شاگردی زید نزد واصل بن عطا که سرسلسله معتزله بود، میداند. آنان به بداء و رجعت قائل نبوده و تقیه را جایز نمیشمارند. آنان معتقدند هر فاطمی (خواه از فرزندان حسن ع باشد خواه حسین ع) عالم و زاهد و شجاع و سخی به شرط این که دعوی امامت کند و خروج نماید امام است. به اعتقاد زیدیه خروج دو امام در زمان واحد در دو نقطه از عالم جایز بوده و هردو واجب الاطاعه خواهند بود. زید، امامت مفضول با وجود فاضل را جایز میشمرد. این اعتقاد تا زمان ناصر اطروش در زیدیه پایه داشت و پس از آن زیدیان از این اعتقاد برگشتند. "آنان کفر را به دو گونۀ کفر جحود و کفر نعمت میدانند و معتقدند هرکس گناه کبیرهای انجام دهد و این کار از باب حلال دانستن آن حرام باشد کافر و مرتد است، و هرکس کبیرهای را نه به عنوان مخالفت و استحلال بلکه به تحریک هوسهای درونی انجام دهد گناهکار و فاسق است و چنانچه توبه نکرده بمیرد دوزخی نیز هست. " اشعری در صفحات ۷۰ الی ۷۵ مقالات الاسلامیین به بیان اختلافات عقیدتی خودِ زیدیان، پرداخته است.
شاخههای زیدیه
بعد از این که کوفیان اعتقاد زید بر جواز امامت مفضول با وجود فاضل را دیده و از عدم تبری وی از شیخین مطلع شدند، او را ترک گفتند او که با تکیه بر بیعت کوفیان خروج کرده بود تنها ماند و به دست هشام بن عبدالملک کشته و به صلیب کشیده شد. بعد از زید، یحیی بن زید در مسند امامت نشسته و میل خراسان کرد. او را نیز در جوزان خراسان کشته و به صلیب آویختند. بعد از یحیی امر به محمد نفس زکیه و ابراهیم رسید. آن دو نیز به دستور منصور کشته شدند، محمد به دست عیسی بن ماهان در مدینه و ابراهیم در بصره. بعد از آنها امر به ناصر اطروش رسید او به سمت دیلم و جبل رفت و مردم را به زیدیه خواند. بعد از آن زیدیه از اعتقاد به جواز امامت مفضول رجوع کردند.
شهرستانی، در ملل و نحلسه شاخه را در زیدیه ترسیم میکند؛
- جارودیه: پیروان ابی الجارود ''زیاد بن ابی زیاد'' که به تعیین امام به دست پیامبر(ص) به نص بر اوصاف نه شخص، معتقدند
- سلیمانیه: پیروان سلیمان بن جریر که اعتقاد به شورایی بودن امامت و جواز تقدم مفضول با وجود فاضل داشت
- صالحیه و بتریه: پیروان حسن بن صالح بن حی و کثیر النوی الابتر که مثل سلیمانیه به شورایی بودن امامت قائل بودند، با این فرق که در ایمان یا کفر عثمان توقف میکردند.
نوبختی هم در فرق الشیعهاز هفده فرقه؛ بتریه، ابرقیه، ادریسیه، جارودیه یا سرحوبیه، جریریه یا سلیمانیه، حسنیه، حسینیه (که خودشان دو فرقه میشدند)، خشبیه یا سرخابیه، خلفیه، دوکینیه، ذکیریه، صباحیه (که مانند حسینیه خودشان دو فرقه میشدند)، عجلیه، قاسمیه، مرثیه، نعیمیه و یعقوبیه، برای زیدیه نام میبرد. اشعری در مقالات الاسلامیین شش فرقه از آنها را ذکر کرده است.
اسماعیلیه
"اسماعیلیه نام عمومی فرقههایی است که بعد از امام جعفر صادق(ع) به امامت فرزندش اسماعیل یا نوادهاش محمد بن اسماعیل اعتقاد دارند و گاه درشهرهای مختلف به نامهای گوناگون مانند باطنیه، (به اعتبار اعتقاد آنان بر معانی باطنی متون دینی) تعلیمیه، سبعیه، حشیشیه، ملاحده و قرامطه خوانده شدهاند"فرقه مشهور اسماعیلیه، باطنیه تعلیمیه هستند.
ابوالخطاب محمد بن ابی زینب یا مقلاص بن ابی الخطاب، شخصیتی است که در منابع اسماعیلیه از آن به عنوان شخصی که در امامت اسماعیل دست داشته است نام بردهاند. تفصیل عقاید ابوالخطاب در ام الکتاب که کتاب سری اسماعیلیان است ذکر شده.
بنابر اعتقاد اسماعیلیان، امام صادق(ع) در زمان حیات خودشان اسماعیل را به عنوان امام بعدی معرفی کردند اما اسماعیل در زمان حیات پدرش بدرود حیات گفت. مرگ اسماعیل قبل از به امامت رسیدن باعث به وجود آمدن تشتت و اختلاف در تعیین امام بعدی شد. برخی از این رو که اعتقاد داشتند سخن امام(ع) نباید تغییر کند گفتند اسماعیل هنوز زنده است و روزی به عنوان قائم(عج) ظهور خواهد کرد. برخی هم از این بابت که معتقد بودند امامت به استثنای حسن و حسین(ع) از طریق برادری منتقل نمیشود، به انتقال امامت از اسماعیل به فرزندش محمد روی آوردند. برخی نیز قائل به بداء شده، و همراه با سایر شیعیان به امامت موسی بن جعفر(ع) معتقد شدند. سلسله امامان شیعه اثنی عشری از طریق گروه اخیر ادامه مییابد.
برخی اندیشمندان اسماعیلی
ابوحاتم رازی، ابوعبدالله نسفی (نخشبی)، قاضی نعمان، ابویعقوب سجستانی، حمیدالدین کرمانی، موید الدین شیرازی و ناصر خسرو از اندیشوران برجسته این فرقه هستند.
شاخههای اسماعیلیه
بر اساس تقسیم بندی کتاب اطلس شیعه، فرقههای اسماعیلیه به صورت ذیل تقسیم میشوند:
- اسماعیلیه خالصه: که مدعی شدند چون امامت اسماعیل از طرف پدر ثابت است و امام جز حق چیزی نمیگوید پس معلوم میشود اسماعیل در حقیقت نمرده و (قائم) اوست.
- اسماعیلیه مبارکیه: که بر این باور بودند که امام صادق(ع) پس از اسماعیل، محمد بن اسماعیل، نوه خود را به امامت منصوب کرد. زیرا که امامت از برادر (اسماعیل) به برادر (امام کاظم(ع)) منتقل نمیشود و این موضوع تنها در مورد امام حسن(ع) و امام حسین(ع) صدق میکرده است. این فرقه به مناسبت نام موسس آن _مبارک_ به مبارکیه شهرت یافته است.
- قرامطه بحرین: همزمان با گسترش سریع دعوت اسماعیلیه، افتراق مهمی در سال ۲۸۶ در نهضت اسماعیلیه پدیدار گشت. حمدان قرمط که همچنان ریاست محلی دعوت را از ۲۶۰ در عراق و نواحی مجاور بر عهده داشت و با رهبران سلمیه به طور مرتب مکاتبه داشت، در ۱۸۶ زمانی که عبیدالله رهبر اسماعیلیان گشت برای خود و اجدادش که رهبران مرکزی قبلی بودهاند ادعای امامت نمود. حمدان با سلمیه و رهبری مرکزی قطع رابطه کرد و از داعیان فرمانبر خود خواست دعوت را در نواحی زیر نظرشان متوقف کنند. اندکی پس از این وقایع، حمدان ناپدید گردید و عبدان (شوهر خواهرش) نیز با توطئه زکرویه بن مهدویه، یکی از داعیان عراق که ابتدا به عبیدالله و اصلاحاتش در عقاید وفادار بود به قتل رسید. در همین سال، ابوسعید جنابی که توسط حمدان و عبدان به بحرین گسیل شده بود آنجا را پایگاه اصلی قرامطه و مانعی موثر ر راه گسترش نفوذ سیاسی فاطمیان در شرق (تا ۴۷۰) قرار داد. پایگاه اصلی پیروان عبیدالله در یمن بود که البته در آنجا علی بن فضل به جناح قرمطی پیوست و خود را مهدی موعود نامید، اما ابن حوشب تا آخر عمر به عبیدالله وفادار ماند. زکرویه که ابتدا به عبیدالله وفادار مانده بود، بعدها به قرامطه پیوست و شورشهای قرمطی را در شام و عراق سازماندهی نمود و حتی در سال ۲۹۰ به مقر عبیدالله در سلمیه نیز حمله کرد. جناح قرمطی در مناطق مختلف از جمله جبال، خراسان و ماوراءالنهر، فارس و... گسترده شد.
- فاطمیان مغرب و مصر (۵۶۷-۲۹۷) : توسط عبیدالله مهدی ابتدا در رقاده، سپس قیروان و بعدها قاهره تشکیل شد. با شروع خلافت عبیدالله مهدی دوره امامان مستور در تاریخ اسماعیلیان نخستین به پایان رسید. این دولت توسط صلاح الدین ایوبی منقرض شد.
- دروزی ها: این مذهب در سال ۴۰۸ توسط چند داعی در قاهره (مسجد ریدان) پی افکنده شد. اما موسس واقعی این مذهب را باید (حمزه بن علی بن احمد زوزنی) معروف به (الباد) دانست. آنان معتقد به الوهیت (الحاکم بامرالله) و حتی خلفای سابق فاطمی از القائم به بعد بودند. این مذهب بیشتر در وادی تیم، واقع در منطقه حاصبیا در شمال بانیان و در حلب غربی، کوه هرمن و در کوه حوران در کشور امروزی سوریه و لبنان رو به رشد و گسترش نهادند. به تدریج از سال ۴۳۵ به بعد دعوت دروزیان به صورت یک جامعه بسته درآمد که، نه گرونده جدیدی را میپذیرفت و نه اجازه ارتداد به صاحبان خود میداد.
- نزاریان: با مرگ مستنصر فاطمی در ۴۸۷ انشقاقی در فاطمیان ایجاد شد، آنانی که به جانشینی نزار _باتوجه به نص امامت مستنصر بر فرزندش نزار_ قائل بودند به نزاریه معروف گشتند.
- مستعلویان: پس از مرگ مستنصر فاطمی در سال ۴۸۷، آنانی که به امامت مستعلی معتقد شدند به نام مستعلویه معروف شدند.
- حافظیان (مجیدیه): در سال ۵۲۶ یکی از عموزادگان آمر مقتول به نام (عبدالمجید) و با لقب (الحافظ) بر تخت خلافت نشست که آخرین خلفای فاطمی تا سال ۵۶۷ از نسل او بودند. امامت این خاندان در مصر و سوریه پیشرفت زیادی کرد اما در یمن آخرین خلفای فاطمی را فقط امیران عدن و چندتن از حاکمان صنعا به رسمیت شناختند. از این فرقه اثری در اسماعیلیه بر جای نمانده است.
- طیبیان (آمریه): با مرگ آمر (جانشین مستعلی) خلیفه فاطمی در سال ۵۲۴، انشعاب بیشتری در دعوت اسماعیلی پدید آمد. آمر پسر هشت ماههای به نام طیب داشت که پس از پدر به جانشینی او انتخاب شد اما مسیر خلافت در اختیار یکی از عموزادگان با نام عبدالمجید و لقب (حافظ) در آمد. آنانی که معتقد به خلافت طیب بودند با نام طیبیه معروف شدند. دعوت طیبی را در آغاز عده قلیلی از مستعلویان مصر و شام و نیز جمع کثیری از اسماعیلیان یمن پذیرا شدند که در آن صلیحیون رسما به حقانیت ادعای طیب قائل شدند. ابراهیم حامدی که تا سال ۵۵۷ در صنعا و در جمع امیران غیر اسماعیلی طایفه یام فعالیت میکرد، موسس آیین طیبی بود. به تدریج جماعت طیبی در اندک زمانی در مصر و سوریه ناپدید شدند اما تا زمان حاضر در یمن و هند به حیات خود ادامه دادهاند.
- بهره ها: داعیان طیبی به مرور زمان موفق شدند پیروان زیادی در هند غربی پیدا کنند. آنان در هند آیین خود را (دعوت هادیه) مینامند و از نام بهره به معنی بازرگان نیز استفاده میکنند. تا مدتها داعی مطلق یمنی برای طیبیان غرب هند نیز مرجع و رهبر محسوب میشد. دعوت فاطمیان را احتمالا یک داعی یمنی موسوم به (عبدالله) به هند برد که گفته میشود در سال ۴۶۰ در گجرات بوده است. جماعت طیبی در سال ۹۹۹ با مرگ داعی مطلق (داود بن عجب شاه) به دو شاخه داودیه و سلیمانیه تقسیم شد.
- داودی ها: بهرههای طیبی که جانشینی (داود بن برهان الدین) را پذیرفتند به داودیه معروف شدند. رئیس آنها در بمبئی ولی پایگاهشان در سورات است که با عنوان دورهی معروف گشته در حال حاضر بیش از نیمی از بهرههای داودی هند در گجرات زندگی میکنند و بقیه عمدتا در بمبئی و نواحی مرکزی هندوستان مسکن گزیدهاند، در پاکستان و یمن و کشورهای خاور دور نیز گروههای پراکنده داودی یافت میشوند. آنها جزو نخستین گروههای آسیایی بودند که به زنگبار و سواحل شرقی آفریقا مهاجرت کردند.
- سلیمانی ها: بهرههای طیبی که جانشینی (سلیمان بن حسن هندی) را پذیرفتند به سلیمانیه مشهور شدند. آنها عمدتا در نواحی شمالی یمن، خاصه حراز و مرز عربستان سعودی متمرکز هستند. گروههای کوچکی از آنها در هندوستان بخصوص در شهرهای بمبئی، بروده، احمد آباد یافت میشوند و در خارج از یمن و هند و پاکستان حضور محسوسی ندارند.
- بهره ها: داعیان طیبی به مرور زمان موفق شدند پیروان زیادی در هند غربی پیدا کنند. آنان در هند آیین خود را (دعوت هادیه) مینامند و از نام بهره به معنی بازرگان نیز استفاده میکنند. تا مدتها داعی مطلق یمنی برای طیبیان غرب هند نیز مرجع و رهبر محسوب میشد. دعوت فاطمیان را احتمالا یک داعی یمنی موسوم به (عبدالله) به هند برد که گفته میشود در سال ۴۶۰ در گجرات بوده است. جماعت طیبی در سال ۹۹۹ با مرگ داعی مطلق (داود بن عجب شاه) به دو شاخه داودیه و سلیمانیه تقسیم شد.
برخی معتقدات اسماعیلیه
اسماعیلیان "هرگونه حد و تعریف و صفت، صورت، ماهیت و حتی وجود را به این مفهوم که یک صفت باشد از خداوند نفی میکنند". آنان بر خلاف اخوان الصفا که وجود موجودات را از طریق فیض میدانستند قائل به ابداع در به وجود آمدن موجودات بودند. اسماعیلیان، تعداد پیامبران اولوالعزم را هفت نفر دانسته، برای هر نبی یک وصی (امام) قائلند. آنان به تأویل آیات، احادیث و احکام شرعی، اعتقاد دارند و به همین جهت انسانها را نیازمند به امامی میبینند که این تاویلات و معانی باطنی را برایشان بگشاید. "در اصطلاح اسماعیلیه، امام به دو نوع مستقر و مستودع تقسیم میشود. امام مستودع: کسی است که پسر امام و مهمترین فرزندان او و دانای به همه اسرار امامت و بزرگترین اهل زمان خود باشد، جز این که او را حقی بر فرزندانش نیست و امامت در نزد او ودیعه است. امام مستقر: کسی است که از تمام امتیازهای امامت برخوردار است و حق دارد که امامت را به فرزندان و جانشینان خود واگذارد". اسماعیلیان اعتقادی به بهشت و دوزخ جسمانی ندارند ولی برای مبتدیان این کلمات را به معنی معمولشان تفسیر میکنند. آنها تناسخ را نمیپذیرند و به جدایی دو حوزه اسلام و ایمان و قابلیت زیادت و نقصان در ایمان باور دارند. در شریعت، آنان هفت رکن طهارت، نماز، زکات، روزه، حج، جهاد و ولایت را دارند که البته رکن ولایت را از مابقی بالاتر و مهمتر میدانند.
امامیه
امامیه، در اصطلاح نام فرقهای از تشیع است که به امامت منصوص دوازده امام بعد از محمد مصطفی(ص) باور دارند. این فرقه را به نامهای شیعه اثنی عشری یا دوازده امامی و شیعه جعفری هم میشناسند. برخی امامیه را نام هر فرقهای میدانند که اعتقاد به امام منصوب داشته باشد. طبق این معنی میتوان همه فرقههای شیعی را امامی نامید اما امامیه اصطلاحی، که آن را از سایر فرقههای شیعه جدا میکند همان است که به امامت منصوص دوازده امام پس از محمد مصطفی(ص) معتقد است که ذیل این نوشته ذکر خواهند شد.
سلسله امامان در امامیه
بر مبنای نصوص وارده مثل حدیث لوح که از جابر نقل شده و سایر روایات، امامیه تعداد امامان(ع) بعد از پیامبر(ص) را دوازده نفر میدانند که به ترتیب عبارتند از؛
ادوار مهم تاریخی
برخی حیات شیعه اثنی عشری را به پنج دوره تقسیم کردهاند؛
- دوره اول: از رحلت پیامبر(ص) تا زمان غیبت صغری: که دوره فعالیت امامان شیعه بوده است و البته از زمان امام صادق(ع) یا امام کاظم(ع) به بعد، شیعیان به سمت ارتباط زیرزمینی یا غیرمستقیم با امام سوق داده میشدند تا برای مواجهه با مسئله غیبت آماده شوند.
- دوره دوم: از غیبت صغری تا سقوط بغداد (زمان خواجه نصیر طوسی): است که دوره پاگرفتن فعالیت عالمان شیعی و تدوین مجموعههای حدیثی آنهاست. کلینی، شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی و... از عالمان بزرگ شیعی این دوران هستند.
- دوره سوم: از خواجه نصیر الدین طوسی تا ظهور صفویان: دورهای که عجین است با گرایش غازان خان به شیعه و اعلام تشیع به عنوان مذهب رسمی ممالک تحت سیطره سلطان محمد خدابنده و ظهور عالمان بزرگی چون علامه حلی، سید بن طاووس، محقق حلی در حله.
- دوره چهارم: از ظهور صفویان تا انقلاب اسلامی ایران: این دوره، دوره ظهور تفکر صوفیه و گرایش آنان به شیعه دوازده امامی است. در این دوران شهرها و کشورهای عراق و آذربایجان و تبریز و اصفهان و یزد، کرمان، جنوب خراسان، فرارود و... به گرایش صوفیانه شیعی گرویدند. البته در زمان علامه مجلسی و به همت او و شیخ حر عاملی که الرساله الاثنا عشریه فی رد الصوفیه را تالیف کرد اندیشه صوفی گری شیعی رو به سقوط رفت و امروزه، بازماندههای آنان در نواحی میان خانقین و سلیمانیه زیست میکنند. پس از سقوط اندیشه صوفی شیعی، نگاه اخباری در دوره قاجار دوباره جان گرفت اما مجددا با اندیشه اصولی به پس پرده رفت. البته در این میان اندیشه فلسفی هم به رشد و بالندگی خود ادامه میداد.
علامه مجلسی، شهید اول و ثانی، محقق کرکی، ملا محسن فیض کاشانی، شیخ حر عاملی، وحید بهبهانی، شیخ انصاری، علامه بحرانی، میرداماد، صدرالدین شیرازی، میرفندرسکی، عبدالرزاق لاهیجی، ملا هادی سبزواری و... از علمای بزرگ و کتابهای: وسایل الشیعه، الوافی و بحار الانوار از کتب حدیثی مهم این دوره هستند. ظهور فرقههای شیخیه به دست شیخ احمد احسائی، و بابیه به دست سید محمد علی شیرازی نیز در این دوران رخ داده است.
- دوره پنجم: دوران پس از انقلاب اسلامی ایران: با تمام قدرتی کهاندیشه شیعی در دورانهای صفویه و قاجاریه گرفت، باید اذعان کرد که بیشترین قدرت امامیه پس از انقلاب اسلامی ایران شکل گرفته است.
این انقلاب در سال ۱۳۵۷ شمسی و به رهبری امام خمینی برای برپایی نظامی تحت عنوان جمهوری اسلامی به پیروزی رسید و این شکل از حکومت همچنان در ایران ادامه حیات میدهد.
برخی آرا و عقاید
امامیه، به پنج اصل عقیدتی قائلند؛ یعنی علاوه بر توحید، نبوت و معاد، امامت و عدل را هم در عداد اصول عقاید به شمار میآورند. آنها در مبحث جبر و تفویض به امر بین الامرین و در مسئله حسن و قبح، به حسن و قبح عقلی معتقدند. از منظر امامیه، بر خلاف نظر زیدیه، امامان شیعه با نص جلی و تصریح به نام مشخص شدهاند و امامت دو امام در زمان واحد و همچنین تقدم مفضول بر فاضل جایز نیست. تعداد امامان منصوص، دوازده نفر است که دوازدهمین آنها همنام و هم کنیه پیامبر اسلام(ص) بوده و در غیبت به سر میبرد. امامیه میگویند چنانکه بر پیامبر(ص) وحی میشد، بر امام الهام میشود. بداء از مسائلی است که امامیه مانند زیدیه و برخی از اسماعیلیه به آن معتقدند. عصمت امام، رجعت، صحت ازدواج موقت، و تقیه نیز از اعتقادات امامیه به حساب میآید.
پراکندگی جغرافیایی و زمانی
بر اساس ، شیعیان بین ۱۰ الی ۱۳ درصد جمعیت مسلمانان جهان را شیعیان تشکیل میدهند که جمعیتی بالغ بر دویست میلیون نفر را شامل میشود. اکثریت جمعیت شیعی در ایران، پاکستان، هند و عراق زندگی میکنند. جمعیت قابل توجهی از شیعیان هم در ترکیه، یمن، آذربایجان، افغانستان، سوریه، عربستان سعودی، لبنان، نیجریه و تانزانیا زندگی میکنند. حدود سیصد هزار شیعه هم در شمال آمریکا از جمله کانادا و ایالات متحده آمریکا زندگی میکنند که این جمعیت تشکیل دهنده ۱۰ درصد از جمعیت مسلمانان آمریکای شمالی است.
کیسانیه
"فرقه هاشمیه نخستین فرقه شیعه بود که پیام انقلابی خود را در ایران پراکنده ساخت. تا پایان دوران امویان موجی از تشیع انقلابی ملهم از کیسانیان ایران را فرا گرفت و پیروانی بسیار را گرد آورده پس از پیروزی انقلاب که به برآمدن خلافت عباسی و تغییر مسلک بعدی عباسیان به سود اهل سنت انجامید، این شاخه از شیعه به همان شتابی که پدید آمده بود تجزیه شد هرچند برخی از اعتقادها و الهامهای آن در میان خرمیان زنده ماند."
زیدیه
"دولت ائمه رسی در صعده یمن (۲۸۰ تا حدود ۷۰۰ه) و نیز دولت علویان طبرستان (۲۵۰ تا ۳۱۶ه) از زیدیه بودند. مردم یمن زیدی مذهباند و تا پیش از برپایی نظام جمهوری، امام ایشان در شهر صنعا میزیست"در دوران معاصر مهمترین سکونتگاه زیدیان کشور یمن است که حدود ۴۵٪ جمعیت آن را شیعیان تشکیل میدهند.
اسماعیلیه
نخستین دعوت مسلح اسماعیلیه در سال ۲۶۸ در کشور یمن رخ داد"اسماعیلیه در مدت نسبتاً کوتاهی بعد از انشعاب از شیعه موفق شدند دولت فاطمی را در مصر و بعد از انشعاب داخلی، حکومت نزاری را در «الموت» تاسیس کنند و تهدیدی جدی علیه عباسیان از شرق و غرب باشند."پس از سقوط دولتهای فاطمی و نزاری، اسماعیلیان دیگر هرگز نتوانستند قدرت گذشته خویش را بدست آورند و به دور افتادهترین کشورهای جهان اسلام خاصه یمن و شبه قاره هند پناه بردند و در حال حاضر در حدود ۲۵ کشور جهان پراکنده هستند و عمدتا در هند، پاکستان، افغانستان، تاجیکستان در آسیای مرکزی و پامیر چین زندگی میکنند.
"اسماعیلیه امروز به دو طایفه آقاخانیه و بهره تقسیم میشوند که بازماندگان دو فرقه نزاری و مستعلوی هستند. گروه اول قریب به یک میلیون نفر در ایران و آسیای وسطی و افریقا و هند پراکندهاند و رئیس ایشان کریم آقاخان است. گروه دوم که قریب پنجاه هزار نفر هستند در جزیره العرب و سواحل خلیج فارس و سوریه به سر میبرند" "اسماعیلیه در سوریه در قلعه مصیاف و قلعه القدموس و سلمیه و در ایران در کهک و محلات قم و بیرجند و قاین خراسان و در افغانستان در بلخ و بدخشان و در آسیای مرکزی در خوقند و قره تکین هستند و در افغانستان مفتدی خوانده میشوند و عدهای بسیار از ایشان در کافرستان (نورستان) و جلال آباد و حوزه جیحون اعلی و ساری گل و خوان و یاسین زندگی میکنند. در هند و پاکستان بیش از دیگر جاها مراکز اسماعیلیه وجود دارد و در محلهایی به نام اجمیر و مرواره و راجپوتانه و کشمیر و بمبئی و بروده و کورج فراوانند. باید دانست که همه اسماعیلیه در هند از اتباع آقاخان نیستند بلکه عدهای از آنان را نیز بهره گویند که غالبا در گجرات زنگی میکنند. در عمان و مسقط و در زنگبار و تانزانیا بسیارند."
امامیه
"شهر قم در سده سوم کانون اصلی حدیث امامی گشت... کمک شهر قم به پیشرفت کیش شیعه دوازده امامی، هم از لحاظ پناهگاه و کانون اصلی علم حدیث امامی و هم از لحاظ پیوند سرسختانهاش با سلسله امامان دوازدهگانه بس زیاد بود. بیاین نقشها شاید کیش شیعه دوازده امامی هرگز به گونه مهمترین نوع تشیع در نمیآمد.""به جز قم گویا شهرری در زمان فرمانروایی خاندان بویه و دوران سلجوقی بزرگترین جامعه امامی را در خود جای داده بود. آبه که در نزدیکی ساوه است از روزگاران کهن زیستنگاه مهم شیعیان بوده است. در نیشابور شیعه امامی با کوششهای فضل پسر شاذان (م، نزدیک ۲۶۰ / ۸۷۴ ) محدث بلند نام امامی دانشمند فقیه، متکلم و صاحب کتابهای بسیار که نظریههایی مستقل داشت رواج فراوان یافت.""شیعه امامی که در سالهای پایانی سده سوم در سمرقند به آرامی آغاز شده بود به کوشش محمد پسر مسعود عیاشی شیعی مرد توانگر و برجسته در دهههای آغازین سده چهارم گسترش یافت."" از نامها (نسبتها) ی محدثان و متکلمان متقدم امامی نیز مستفاد میشود که کیش شیعه در شهرهای بلخ، کاشان، قزوین، گرگان و آمل در تبرستان به آغاز سده سوم بازمیگردد. گویا شهر توس از زمانی که آرامگاه هشتمین امام علی رضا(ع) در سال ۲۰۳ / ۸۱۸ گردید زیستگاه جماعتی از امامیان بوده. اما تا سده چهارم اهمیت نیافت. گویا از همین سده جماعت شیعه امامی در بیهق (سبزوار) پا گرفت..."
در حال حاضر، اکثریت سکونتگاههای شیعه نشین -به جز مواردی که در زیدیه و اسماعیلیه ذکر شد- مربوط به شیعیان امامی است.
جستارهای وابسته
- حدیث هفتاد و سه فرقه
پانویس
- ↑ صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۲۹.
- ↑ جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۱۹.
- ↑ صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۳۰.
- ↑ نک. ملطی شافعی، التنبیه و الرد علی اهل الاهواء و البدع، مکتبة مدیولی ص۳۰-۱۶.
- ↑ برخی از گرایشهای غالی مانند کربیه (منسوب به ابن کرب) و بیانیه (منسوب به بیان بن سمعان) از فرق وابسته به کسیانیه شمرده شدهاند
- ↑ در اعتقاد به مهدویت او (نک. شهرستانی، کتاب الملل و النحل، ۱۴۰)
- ↑ فرقه اسماعیلیه
- ↑ قطعیه
- ↑ واقفه
- ↑ نصیریه
- ↑ نک. اشعری، المقالات و الفرق، ص۲۱
- ↑ نک. همان، ص۳۰
- ↑ "مختاریه قائل به تناسخند و معتقدند: امامت در علی و سپس حسن و سپس حسین و بعد از آن در محمد حنفیه جریان یافته است، معنی این سخن آنان این است که روح خدا در نبی(ص)، روح نبی در علی(ع)، روح علی(ع) در حسن، حسن در حسین(ع) و حسین در محمد حنفیه، محمد حنفیه در فرزندش هاشم و... حلول کرده است" (همان، ص۲۷)
- ↑ نک. ابوزهره، تاریخ المذاهب الاسلامیه فی السیایه و العقائد و تاریخ المذاهب الفقهیه، صص۴۴-۴۱ و اشعری، المقالات و الفرق، صص۶۰-۲۱
- ↑ نوبختی، فرق الشیعه، ص۸۹
- ↑ صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۶۳.
- ↑ نک مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۱۴
- ↑ نوبختی، فرق الشیعه، ص۹۰
- ↑ نک. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۱۷
- ↑ نک. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۱۸ و صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۸۹-۸۰.
- ↑ نک. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۱۸
- ↑ فرهنگ فرق اسلامی، ص: ۲۱۴ -۲۱۸
- ↑ صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۸۴.
- ↑ النوبختی، فرق الشیعه، ص۸۹
- ↑ صص ۱۴۲-۱۴۰
- ↑ صص ۹۳-۹۱
- ↑ صص ۶۹-۶۶
- ↑ صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۰۳.
- ↑ به خاطر اعتقاد اسماعیلیان بر این که مطالب دینی باید به دست امام معصوم و داعیان وی تعلیم شود (همان)
- ↑ به اعتبار این که یکی از عمدهترین گروههای هفت امامی شیعیان بودند (همان)
- ↑ به اعتبار پیروی برخی از آنان از حمدان قرمط (همان)
- ↑ اشعری، المقالات و الفرق، ص۲۱۳
- ↑ نک. شهرستانی، کتاب الملل و النحل، ص۱۴۹
- ↑ نک. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۴۷
- ↑ نک. همان ص۴۸
- ↑ نک، اشعری، المقالات و الفرق، ص۱۴-۲۱۳
- ↑ نک. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۷۴-۱۵۳.
- ↑ ص ۲۹
- ↑ برخی، مبارک را لقب محمد بن اسماعیل و برخی لقب خود اسماعیل دانستهاند.
- ↑ صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۴۷.
- ↑ نک. بدوی، تاریخ اندیشههای کلامی در اسلام، ص۴-۳۲۲
- ↑ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۴۹
- ↑ نک. همان، ص۳-۵۲
- ↑ نک. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۵۳.
- ↑ برای خواندن حدیث لوح، نک. کلینی، کافی، ص۵۲۷ و ۵۳۲ و صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۰، ح۵۴۰۸.
- ↑ نگاه کنید به: مجلسی، بحار الانوار، ج ۳۶، ح۱۱۱.
- ↑ صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۲۱۳-۱۷۶.
- ↑ برای مصون ماندن از نگاهها و گزارشهای غرض ورزانه از عقاید امامیه، شما را به مطالعه کتابهای ذیل که نوشته عالمان شیعی است سفارش میکنیم: الاعتقادات شیخ صدوق، الاعتقادات شیخ طوسی، الذخیره سید مرتضی، تجرید الاعتقاد خواجه طوسی و شرح تجرید علامه حلی
- ↑ در وحی، هم رویت جبرئیل وجود دارد و هم شنیدن صدایش اما در الهام، رویت وجود ندارد
- ↑ نک. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، صص۷۰- ۶۹؛ صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۲۲۹-۲۱۳.
- ↑ مادلونگ، فرقههای اسلامی، ص۱۲۷
- ↑ نوبختی، فرق الشیعه، ص۹۰
- ↑ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۵۰
- ↑ نک.
- ↑ دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص۳
- ↑ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۵۳
- ↑ همان، ص۵۱
- ↑ مادلونگ، فرقههای اسلامی، ص۱۳۴
- ↑ همان، ص۱۳۷
- ↑ همان، ص۱۳۸
- ↑ همان، ص۱۳۹
- ↑ فرقههای مهم شیعی مذکور در کتاب فرق الشیه نوبختی در صفحات ۲۰ و ۲۱ کتاب اطلس شیعه رسول جعفریان به صورت شاخه شاخه ارایه شده است. نگارنده در نگارش این قسمت هر دو کتاب را دیده و به علت اختصار تقسیم بندی مذکور و سهولت دسترسی به فرق، تقسیم بندی کتاب اطلس شیعه را ذکر کرده است.
منابع
- ابوزهره، محمد، تاریخ المذاهب الاسلامیه فی السیایه و العقائد و تاریخ المذاهب الفقهیه، قاهره، دارالفکر عربی، ۱۹۸۹م.
- اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، مصحح هلموت ریتر، بیروت، دارالنشر، بی تا.
- اشعری، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، مصحح محمدجواد مشکور، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۰ش.
- بدوی، عبدالرحمن، تاریخ اندیشههای کلامی در اسلام، ترجمه حسین صابری، مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، ۱۳۷۴ش.
- جعفریان، رسول، اطلس شیعه، تهران، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ۱۳۸۷ش.
- دفتری، فرهاد، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ترجمه فریدون بدرهای، تهران، فرزان روز، ۱۳۷۵ش.
- الشهرستانی، محمد بن عبدالکریم، کتاب الملل و النحل، تخریج محمد بن فتح الله بدران، القاهرة، مکتبة الانجلو المصریه، بی تا.
- صابری، حسین، تاریخ فرق اسلامی، تهران، سمت، ۱۳۸۴ش.
- صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، مقدمه و تصحیح علی اکبر غفاری، قم، انتشارات اسلامی (جامعه مدرسین)، ۱۳۶۳ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، االکافی، تصحیح محمد آخوندی و علی اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بی تا.
- مادلونگ، ویلفرد، فرقههای اسلامی، ترجمه ابوالقاسم سری، تهران، اساطیر، ۱۳۷۷ش.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، تحقیق محمدباقر محمودی و عبدالزهرا علوی، بیروت، دار احیاء التراث العربی. ۱۴۰۳ق.
- مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، با مقدمه کاظم مدیر شانه چی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲ش.
- ملطی شافعی، محمد بن احمد، التنبیه و الرد علی اهل الاهواء و البدع، قاهره، مکتبه مدبولی، بی تا.
- النوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ترجمه محمد جواد مشکور، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳ش.
درختواره فرقههای شیعه |
---|
|